
کتاب کلاکیتی هیولای سایه ها اثر لورا سنف انتشارات یوشیتا
تعداد صفحات :208صفحه
جلد : شومیز
نوع کاغذ : بالک
ترجمه : منصوره خمکده
درباره کتاب
اِوی وون راته، در بلایت هاربر، هفتمین شهر شبح زدۀ آمریکا، با عمهاش دسدمونا، متخصص امور ماورای طبیعی، زندگی میکند. عمه دس قوانین زیادی ندارد به جز یکی:
از کشتارگاه متروکه در حاشیۀ شهر دوری کن.
اما وقتی عمهاش در کشتارگاه ناپدید میشود، اِوی برای پیدا کردنش به آنجا میرود. او در آنجا با کلاکیتی آشنا میشود، موجودی که در سایه ها و شکاف های کشتارگاه زندگی میکند. کلاکیتی با اِوی قراردادی میبندد تا در ازای دریافت روح جان جفری پوپ، یک قاتل زنجیرهای که صد سال پیش در بلایت هاربر زندگی میکرده، دس را بازگرداند. اِوی باید سفری به دنیای ماورایی عجیب و غریب پر از جادوگران گرسنه، ارواح چشم سکه ای و یک دزد داستانها آغاز کند و در طول این سفر پر فراز و نشیب دائم باید از دست پوپ، مردۀ متحرکی که او را تعقیب میکند و تنها هدفش اضافه کردن اِوی به مجموعۀ روحهای گمشدهاش است، فرار کند.
آیا اِوی میتواند همراه با دوست کوچکش که روی شانهاش نشسته است، از این ماجراجویی ترسناک جان سالم به در برد؟
آیا موفق میشود عمه دس را نجات دهد؟
باید با او همراه شد تا به راز این ماجرا پی برد…
بخشی از کتاب را باهم بخوانیم:
فقط چند قدم جلوتر رفته بودم که صدای جابهجایی و خش خش شنیدم. چرخیدم و به جای بقایای خانهی اول، جنگل دیدم. جنگل فقط از پشت سرم بسته نشده بود، بلکه به هر جهت که نگاه میکردم، تا چشم کار میکرد درخت بود.