
کتاب جادوی برج های ابری اثر هدر فاوست انتشارات نگاه آشنا
تعداد صفحات : 224 صفحه
قطع : رقعی
جلد : شومیز
نوع کاغذ : بالک
ترجمه : فائزه محمد لو
-------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
معرفی کتاب جادوی برجهای ابری
کتاب جادوی برجهای ابری نوشتهی هدر فاوست دربارهی یک مدرسهی جادویی فوقالعاده بهنام اینگلنوک است، جاییکه جادوگران و ساحرههای جوان در آن درس میخوانند تا به شکارچیان هیولاهای آیندهی پادشاه تبدیل شوند. این کتاب یک نسخهی تازه و هیجانانگیز از مدارس شبانهروزی جادوییست که برای طرفداران آثار فانتزی جذاب خواهد بود. گفتنیست این اثر در سال 2023 عنوان نامزدی جایزه مانیتوبا را در بخش بهترین کتاب به انتخاب خوانندگان، از آن خود کرد.
دربارهی کتاب جادوی برجهای ابری
طرفداران داستانهای فانتزی همیشه از تصور اینکه بتوانند در یک مدرسهی جادویی درس بخوانند، تواناییهای خارقالعاده داشته باشند و دوستانی مشابه خودشان پیدا کنند، لذت بردهاند. بسیاری از نویسندگان این ژانر نیز خود در نوجوانی چنین آرزوهایی داشتهاند و با کمک قوهی تخیل، تصوراتشان را به رشتهی تحریر درآورده و داستانهای جذابی خلق کردهاند. کتاب جادوی برجهای ابری (The School Between Winter and Fairyland) یکی از همین آثار است که هدر فاوست (Heather Fawcett) نویسندهی توانای کانادایی دنیای آن را خلق کرده. فاوست استعداد عجیبی در توصیف فضاهای جادویی، دنیاهای عجیب و موجودات ماوراءالطبیعی دارد. از او آثار متعددی در این ژانر منتشر شده و جوایز زیادی را نیز کسب کرده است.
داستان کتاب جادوی برجهای ابری دربارهی یک مدرسهی جادویی خارقالعاده است. یک مدرسهی شبانهروزی با دانشآموزانی بااستعداد و البته اساتیدی بسیار برجسته. مدرسهی اینگلنوک، همان جاییست که جادوگران جوان در آن درس میخوانند تا بتوانند تواناییهای خود را پرورش داده و به شکارچیان هیولاهای آینده برای پادشاه تبدیل شوند. آدم مالوگ جوان همراه با گرن و سه برادر بزرگترش در این مدرسه کار میکنند. وظیفهی آنها مراقب و نگهداری از هیولاهای وحشتناک اینگلنوک است. اما زمانی میرسد که یک غفلت کوچک همهچیز را تغییر میدهد. آدِم حالا بهدنبال سرنخهایی دربارهی ناپدید شدن مرموز برادر دوقلویش است. همه فکر میکنند که او توسط اژدهای توخالی مخوف بلعیده شده است، اما پسر جوان مطمئن است که برادرش هنوز زنده است، جایی زندانی شده و از درون دیوارهای قلعه صدایش میکند!
اما چه کسی حرفهای آدِم را باور میکند و میپذیرد؟ در این میان کای موریگان، یکی از افراد برگزیده، پیشگویی عجیبی انجام میدهد؛ او میگوید که که روزی اژدهای توخالی نابود خواهد شد و خودش به کمک آدِم میرود تا برادرش را پیدا کنند. ایندو یک بار و برای همیشه حقیقتی مخوف و تاریک را در قلب مدرسهی اینگلنوک کشف میکنند. حقیقتی که هیچکس تا آن روز از آن خبر نداشته...
هدر فاوست کتاب جادوی برجهای ابری را در بیستوچهار فصل به رشتهی تحریر درآورده که در ادامه به برخی از عناوین فصول آن اشاره میکنیم: «ملاقات آدِم با یک جادوگر عجیبوغریب»، «رفتن آدِم به جنتلوود همراه با بوگارت»، «کمک لازم داشتن کای موریگان بزرگ»، «وقتی که آدِم به خودش در آینه نگاه نمیکرد»، «حضور یک جادوگر برای شام»، و «وقتی که کای در جستوجوی یک طلسم است. داستان از جایی آغاز میشود که آدِم بهخاطر یکی از اژدهاهای مدرسه با برادرش در حال بحث کردن است. او پافشاری میکند که تمام هیولاها باید تا غروب آفتاب در طویلهی هیولاهای مدرسهی اینگلنوک حاضر باشند، چون این یک قانون است و اگر کسی بفهمد که هوا تاریک شده و هنوز یک اژدها جا مانده، دردسر درست میشود. حالا همهی اژدهاها به طویله منتقل شده بودند، غیر از آمفیدزل که اخم کرده و رویش را از آنها برگردانده بود. اما بالاخره چه خواهد شد؟ آیا آدم موفق میشود نظم را برقرار کند و به دردسر نیفتد؟!