
کتاب هزار و یک شب اثر عبداللطیف طسوجی انتشارات الینا مجموعه 4 جلدی قابدار
1,600,000 68%
500,000 تومان
تعداد صفحات : صفحه
قطع : رقعی
جلد : 4جلد کتاب جلدشومیز با یک قاب گالینگور
کاغذ :بالک
داستانهای هزار و یک شب که در اروپا و کشورهای غربی به عنوان “شب های عربی” نیز شناخته میشود، مجموعهای از داستانها و حکایتهای عامیانه خاورمیانه و جنوب آسیا است که در دوران طلایی اسلام به زبان عربی گردآوری شده است. ریشه این داستانها را میتوان در ایران قدیم در زمان پادشاهی ایرانی به نام شهریار پیدا کرد و برای قرن ها به صورت شفاهی منتقل شده است. این رمان یکی از بزرگترین آثار ادبی جهان به شمار میرود و تأثیر آن را میتوان در اشکال مختلف هنری از جمله موسیقی، فیلم و ادبیات مشاهده کرد.
اعتقاد بر این است که این کتاب در قرن نهم توسط نویسنده یا گروهی از نویسندگان ناشناس گردآوری شده است و در طول قرنهای 18 و 19 به زبانهای مختلف از جمله انگلیسی، فرانسوی و آلمانی ترجمه شده است. از آن زمان به بیش از 170 زبان ترجمه شده است و خوانندگان را از سراسر جهان مجذوب خود کرده است.
مجموعه داستانها حول محور داستان شهرزاده، ملکه ایرانی است که هر شب برای شوهرش، شاه شهریار، قصه میگوید تا اعدامش را به تأخیر بیندازد. پادشاه پس از خیانت همسر اولش، عهد میکند که هر روز با زن جدیدی ازدواج کند و صبح روز بعد او را اعدام کند. شهرزاده با شوخ طبعی و تواناییهای داستان سرایی خود، شاه را مجذوب داستانهای خود میکند و به این ترتیب جان خود را برای 1001 شب نجات میدهد.
داستانهای کتاب متنوع است و طیف وسیعی از موضوعات از جمله عشق، جادو، ماجراجویی و اخلاق را در بر میگیرد. آنها در مکانهای مختلف، از خاورمیانه گرفته تا هند، و ترکیبی از شخصیتهای واقعی و تخیلی را به نمایش میگذارند. شخصیتهای داستانها قابل ربط هستند و اغلب با چالشها و مبارزاتی روبرو هستند که هنوز در دنیای امروز مطرح است.
یکی از معروف ترین و دوست داشتنیترین داستانهای کتاب هزارویک شب داستان «چراغ شگفت انگیز علاءالدین» است که زندگی پسر جوانی را روایت میکند که یک چراغ جادویی را کشف کرده و از قدرت آن برای به دست آوردن قلب یک شاهزاده خانم استفاده میکند. یکی دیگر از داستانهای محبوب «علی بابا و چهل دزد» است که مربوط به یک هیزم شکن فقیر است که یک غار مخفی پر از گنجهای متعلق به گروهی از دزدها را کشف میکند.
مضامین بررسی شده در هزار و یک شب جهانی هستند و شهرتی جهانی دارند. عشق، خیانت، طمع، و رستگاری تنها برخی از موضوعات تکرارشونده در داستانها هستند. شخصیتهای داستانها همچنین درسهای مهمی در مورد اخلاق میآموزند و کتاب را نه تنها سرگرم کننده بلکه به یک کتاب آموزشی تبدیل کردهاند.
هزار و یک شب گذشته از اهمیت فرهنگی، یک شاهکار ادبی نیز هست. توصیفهای زنده، طرحهای پیچیده و شخصیتهای غنی داستانها را زنده میکنند و خوانندگان را به زمان و مکان دیگری منتقل میکنند. این کتاب همچنین میراث فرهنگی غنی خاورمیانه و جنوب آسیا را به نمایش میگذارد و آن را به یک اثر ادبی مهم از نظر حفظ و تجلیل از این فرهنگها تبدیل کرده است.
شروع کتاب داستانهای هزار و یک شب، به نقل از پادشاهی به نام شهریار است و راوی داستان نیز شهرزاد نام دارد. اکثر ماجرا ها و داستان های آنها در بغداد و ایران می گذرد و داستان های آن را از ریشه ایران و برگردانی از «هزار افسان»؛ رمان اروپایی معروف می دانند. به نقل است که در زمان قاجار و در سال 1259 شمسی، پادشاه زمان قاجار، به عبداللطیف طسوجی دستور میدهد که رمانی فرانسوی از نویسنده بزرگ فرانسوی آن زمان، آنتوان گالان بود، را باز نویسی کند. این کار دو سال به طول انجامید اما در انتها، عبداللطیف در سال 1261 اولین نسخه این کتاب را به چاپ رساند.
اینکه داستانهای هزار و یک شب کاملا دقیق و مشخص باشند و تعداد آنها دقیقا هزار و یک بوده باشد، چندان واقعی به نظر نمیرسد؛ اما داستانهای بسیار زیادی زیر نام هزار و یک شب، نوشته شده اند. این کتاب به سه نسخ تقسیم می شود. نسخه هندی که پیش از زمان هخامنشیان به زبان سانسکریت نوشته شده است، نسخه ایرانی که ترجمه ای از نسخه سانسکریت به فارسی باستان می باشد و نسخه عربی که در دوران هارون الرشید، از زبان پهلوی به عربی ترجمه شد. در تمامی این ترجمه ها داستان جدیدی به مجموعه کتاب هزار و یک شب اضافه شد.
کتاب هزار و یک شب، اصیلتی ایرانی دارد، چرا که داستان اصلی و داستان بنیادین آن ایرانی است و قصه گوی آن نیز خود شهرزاد می باشد. دو شاهزاده برادر، به نام های شهریار (یا شهرباز) و شاه زمان، مورد خیانت همسران خود قرار می گیرند. شاه زمان ترک پادشاهی کرده و به سمت دیار برادر راهی می شود و شهریار نیز به انتقام خیانت همسرش، هر شب دختری را به نکاح در می آورد و بامداد دستور قتلش را می دهد. تا اینکه دیگ دختری در شهر نمی ماند و وزیر شهریار که دو دختر به نام های شهرزاد و دنیازاد دارد، به شدت نگران این قضیه می شود و به پیشنهاد شهرزاد، وی را به عقد پادشاه در می آورد.
شهرزاد همان شب اول به شهریار می گوید که خواهری دارم که هر شب برایم داستان می گوید و من به خواب می روم و از او خواهش می کند تا او را بیاورد تا برای آخرین بار، برای او قصه بگوید. شهریار نیز این اجازه را می دهد و دنیازاد می آید و قصه گویی را آغاز می کند اما داستان را تمام نشده، رها می کند. شهریار هم که محسور این قصه شده بود، مهلت می دهد که فردا شب ادامه قصه را بشنود و بنابراین، کشتن شهرزاد را موکول به بعد می کند اما این داستان ها و قصه گویی ها ادامه پیدا می کند.